آیلینآیلین، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

آیلین کوچولوی ما

خاطرات و لحظات دو فرشته زیبا از زبان یک مادر

اینم هفته 15

سلام فینقیلی من ، خوبی مامانی  ، جات راحته ؟ بالش می خوای ؟ الان چیکارا می کنی ؟هر موقع حوصلت سر رفت بهم با یه دونه ضربه خبر بده واست آواز بخونم ( البته فکر کنم یه دو سه هفته ای طول بکشه تا ضربه هاتو بفهمم) ... جیجر منی ... عسل منی ... مال خودمی ...ای جون ... ای جون ... هفته پونزدهمت هم که داره تموم میشه ... قشنگ دارم حست می کنم ..بعضی وقتا ناخودآگاه شروع می کنم باهات حرف زدن ...مامانی فدات شه عزیزم ...  
25 خرداد 1390

هفته سیزدم عمر جنینی نی نی ما

سلام فسقلی من خوبی ؟ در چه حالی ؟ دو روز پیش با آقای پدر جنابعالی رفته بودیم سونوگرافی و اونجا شمار رو دیدیم که دست و پاهای کوچولوتو تکون میدادی .... واااای همش ٦٨ میلی متری ولی همه چی داری... دست ، پا ، کله گوش ، انگشت ..این از عجایب خلقته ! تو که از الان اونجوری وول می خوردی فکر کنم بچه شیطونی بشی ... وای خدا به دادم برسه ... چند هفته دیگه منم از لگدهای جنابعالی فیض خواهم برد .... آخییی ... هر چی بیشتر می گذره بیشتر بهت علاقه مند میشم کوچولوی نانازی من ! ...
21 خرداد 1390

جوجوی من 14 هفتشه

سلام قشنگِ خوشگلِ نانازِ گوگولیِ من ... دوست دارم هر چه زودتر این هفته ها رد شن برن ومن تو رو ببینم  و ماچچچت کنم سامان کوچولوی خاله فائزه همین چند روز پیش به دنیا اومد ...خوش به حالش .. ولی خوب بعد از 6 ماه منم تو رو میگیرم بغلم  ...ایششششالللا ...
18 خرداد 1390

حالا دیگه 12 هفته ای شدی !

سلام گومبولی ، الان دیگه واسه خودت خانم یا آقایی شدی ...دوازده هفته از عمر جنینی شما می گذره راستی میگن حالا دیگه به اندازه یه لیمو ترشی ! نمیدونم منظورشون از اون لیمو گرداست یا اونایی که زردن و یه کم بزرگترن ؟!!! به هر حال دهن آدم آب میفته لیمو ترش من من واسه بزرگ شدنت خیلی عجله دارم  ...سعی کن سالم وگنده باشی ...آفرین .. منم سعی می کنم به تغذیه ام برسم ولی اعتراف          می کنم بعضی وقتا به علت تنبلی یا دوست نداشتن بعضی چیزا کم کاری می کنم . ولی خوب قول میدم که دیگه مامان بهتری باشم برات ، تو هم قول بده بچبه ی خوبی واسه من باشی ... خوب ؟؟؟ قربون بچبه ام برم من ...
4 خرداد 1390
1